بسم الله الرحمن الرحیم
صدای نم نم باران که قطره قطره بر سرم می خورد
و هر یک ضربه و تلنگری است برایم
خیلی شیرین تر از خنده ها و مهربانی های دروغینی است
که آن هایی که مرا عروسک خیمه شب بازی فرض کرده اند نثارم می کنند.
من آن قطره بارانی را که خداوند به زمین می فرستد تا فرصتی برای دعا کردنم باشد،
فرصتی برای بیدار شدنم باشد
و فرصتی برای رهایی از غرور و مانند کودکان زیر باران دویدن...
دوست تر دارم...
زیر باران مانده ،
تلنگر ،
ترنم باران ،
بسم الله الرحمن الرحیم
مدت زیادی بودکه عادت کرده بودم به عادت ها،
دیگر نمی شنیدم صدای گنجشک را،
رد پای یار را،
هوهوی باد را،
فراموش کرده بودم خودم را،
خدایم را،
دعا را،
امید را،
خسته بودم،خسته...
ازدنیای خاکستری،
باران می چکید برصورتم ومن فقط پاکش می کردم بی هیچ توجهی،
ابرها می گذشتندمن فقط آسمان ساده ای رامی دیدم،
تاآنکه یک روز، دیگر دنیا برایم خاکستری نبود،
وآن لحظه ای بودکه تصویرجوانه ای دیدم دربیابان ودانستم
زندگی هنوزجریان دارد وناامیدی وجودندارد!
زیرباران مانده ،
امید ،
زندگی ،
به نام خدا
این اتاق، اتاق آن هایی است که زیرباران مانده اند!
اگر شماهم زیرباران مانده اید
اگر شماهم آنقدر به صدای باران عادت کرده اید که دیگر آن را نمی شنوید
اگر خیس شدن زیر باران برای شماهم لذت بخش است
در این اتاق عضو شوید!
ما آن هایی هستیم که مانده ایم زیرباران خداوند،
زیر باران رحمتش و امیدش و به صدای باران عادت نکرده ایم!
و هر وقت که ببارد می شنویم صدایش را...
نغمه اش را...
سکوت زیبای خود را...
عضو شوید در اتاق ما
زیر باران مانده ،
اتاق ما ،
بسم الله الرحمن الرحیم
مانده ام زیر باران...
بارانی که خیس می کند گونه هایم را از رحمت خدا...
قدم زدن زیر باران حتی اگر به تگرگ هم بینجامد می ارزد...
چون آخرش رنگین کمان است...!
خدایا خیس شده ام!
اما می چسبد!
از ته دل فریاد می زنم...
خدایا دوستت دارم!
زیر باران مانده ،
شکرخدا ،
رحمت خدا ،
اتاق ما ،
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
