شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
به نام خدا اين اتاق، اتاق آن هايي است که زيرباران مانده اند! اگر شماهم زيرباران مانده ايد اگر شماهم آنقدر به صداي باران عادت کرده ايد که ديگر آن را نمي شنويد اگر خيس شدن زير باران براي شماهم لذت بخش است در اين اتاق عضو شويد! ما آن هايي هستيم که مانده ايم زيرباران خداوند، زير باران رحمتش و اميدش و به صداي باران عادت نکرده ايم! و هر وقت که ببارد مي شنويم صدايش را... نغمه اش را... سکوت زيباي خود را...

پيام‌هاي اتاق

ساعت دماسنج
+ به نام خدا،مدت زيادي بودکه عادت کرده بودم به عادت ها، ديگر نمي شنيدم صداي گنجشک را،ردپاي يار را،فراموش کرده بودم خودم را،خدايم را،دعاواميدرا،خسته بودم،ازدنياي خاکستري، باران مي چکيد برصورتم ومن فقط پاکش مي کردم بي هيچ توجهي،ابرهاميگذشتندمن فقط آسمان ساده راميديدم،تاآنکه يک روزديگردنيابرايم خاکستري نبود،وآن لحظه اي بودکه تصويرجوانه اي ديدم دربيابان ودانستم زندگي هنوزجريان دارد ونااميدي نه...!
+ به نام خدا، ما زير باران مانده ها،جايي براي نااميدي نداريم، حتي اگر تمام قلبمان تکه تکه شود و آتش بگيرد، اميد در دل مااست! ما زير باران مي ايستيم و خيس مي شويم با لذت، ما هرگز چتر نمي گيريم! تا چتر گناهت سنگين تر نشده،بسپارش بدست باد تا باخود ببردش! وخيس شو زير باران رحمت خدا... با لذت خيس شو...
+ به نام خدا ، صداي نم نم باران که قطره قطره بر سرم مي خورد و هر يک ضربه و تلنگري است برايم خيلي شيرين تر از خنده ها و مهرباني هاي دروغيني است که آن هايي که مرا عروسک خيمه شب بازي فرض کرده اند نثارم مي کنند. من آن قطره باراني را که خداوند به زمين مي فرستد تا فرصتي براي دعا کردنم باشد، فرصتي براي بيدار شدنم باشد و فرصتي براي رهايي از غرور و مانند کودکان زير باران دويدن... دوست تر دارم...
mp3 player شوکر
گروه شماهم زير باران مانده ايد...؟!
vertical_align_top